چه کنم ؟


چه کنم ؟

من کزین فاصله غارت شده ی چشم توام
چو به دیدار تو افتد سروکارم چه کنم
از ازل ایل و تبارم همه عاشق بودند
سخت دلبسته ی این ایل و تبارم چه کنم
یک به یک با مژه هایت دل من مشغول است
میله های قفسم را نشمارم چه کنم