علمی و ادبی

سایت شخصی مسعود محمدی دبیر فیزیک

علمی و ادبی

سایت شخصی مسعود محمدی دبیر فیزیک

اتوبان چهار لایه!!!!!

 

they a man was walking along the beach and found a bottle  one

He looked around and didn’t see anyone , so he opened it. A genie appeared and thanked the man for letting him out . the genie said : “ For your kindness I will grant you a wish , but only one.

The man tough for a minute and said  : “ I have always wanted to visit Hawaii but have never been able to because I’m afraid of flying and ships make me seasick. So I wish for a road to be built from here to Hawaii . “

The genie thought for a minute and said  : “ No I don’t think I can do that . that is just too much to ask.

The man tough for a minute and then told the genie : “ Well , there is one other thing that I have always wanted . I would like to be able to understand my girlfriend. What makes her laugh and cry. Why is she temperamental ; why is she so difficult to get along with? Basically ; what makes her tick ?

The genie considered for a few minutes and said : “ So , do you want two lanes or four?

مردی در حالی که در ساحل دریا راه می رفت یه بطری پیدا می کنه. به اطرافش نگاه می کنه می بینه کسی نیست در بطری رو باز می کنه می بینه غول چراغ از توی بطری در میاد. غول چراغ به مرده میگه : برای این کاری که کردی من آرزوتو برآورده میکنم ولی فقط یه آرزوتو برآورده می کنم.
مرد یه کمی فکر می کنه بعد میگه: " من خیلی دوست دارم به هاوایی بروم اما نمی تونم برم چون از هواپیما می ترسم و مسافرت با کشتی هم باعث دریازدگیم میشه. بنابراین من آرزو می کنم یه اتوبانی رو از این جا تا هاوایی بزنی!!

غول چراغ کمی فکر میکنه بعد میگه : " نه ! من فکر نمی کنم این کارو بتونم انجام بدم. این درخواست خیلی بزرگیه.

یارو یه کم فکر می کنه بعد به غوله میگه : " خوب ، یه آرزوی دیگه ای هم دارم که خیلی دوست دارم برآروده بشه. می خوام به من توانایی درک زن ها رو به من بدی که چه چیزی اونو می گریونه یا می خندونه ، در باره خلق و خوش بیشتر بدونم ، و چرا فهمیدن این چیزا خیلی سخته؟؟

غول چراغ چند دقیقه ای فکر میکنه بعد میگه : خوب میخوای اتوبان دو لاینه باشه یا چهار لاینه؟؟؟ 

 

یک شعر ترکی 

 

گنده منه باش ووران------ایندی منه داش وورور 

ایندی منه داش ووران-----اوزگلره  باش    وورور 

اوزگه اگر داش وورا------دردینه   دوزمک    اولار 

باخ بورا  سوز بوردادی----داشلار یوداش    وورور 

 

آراز 

 

آرازن یلی اسدی   شاختاسی منی کسدی    ساغ گورم سنه قربان 

                        سول گوزم منه بسدی

تست هوش (جدید)



باید پس از خواندن سؤالات در عرض فقط 10 ثانیه به آن جواب درست بدهید .

سوالات :


1- بعضی از ماهها 30 روز دارند بعضی 31 روز چند ماه 29 روز دارد؟

2- اگر دکتر به شما 3 قرص بدهد و بگوید هر نیم ساعت 1 قرص بخور چقدر طول میکشد تا تمام قرصها خورده شود؟

3- عدد 30 را به نیم تقسیم کنید وعدد 10 را به حاصل آن اضافه کنید چه عددی به دست می آید؟

4- مزرعه داری 17 گوسفند زنده داشت تمام گوسفند هایش به جز 9 تا مردند چند گوسفند زنده برایش باقی مانده است؟

5- اگر تنها یک کبریت داشته باشید و وارد یک اتاق سرد و تاریک شوید که در آن یک بخاری نفتی یک چراغ نفتی و یک شمع باشد اول کدامیک را روشن میکنید؟

6- اگر 2 سیب از 3 سیب بردارین چند سیب دارید؟

7- حضرت موسی از هر حیوان چند تا با خود به کشتی برد؟

8- اگر اتوبوسی را با 43 مسافر از مشهد به سمت تهران برانید و در نیشابور 5 مسافر را پیاده کنید و 7 مسافر جدید را سوار کنید و در دامغان 8 مسافر پیاده و 4 نفر را سوار کنید و سرانجام بعد از 14 ساعت به تهران برسید حالا نام راننده اتوبوس چیست؟


مشاهده جوابها و سطح هوش در ادامه مطلب


و اما پاسخ تست ها :

1- تمام ماهها حداقل 29 روز را دارند .

2- یک ساعت (شما یک قرص را در ساعت 1 و دیگری را درساعت 1/5 و بعدی را در ساعت 2 می خورید)

3- حاصل 70 است ( تقسیم بر نیم معادل ضرب در 2 است)

4- او 9 گوسفند خواهد داشت

5- کبریت را !

6- همان2 سیب

7- هیچ( حضرت نوح بود نه حضرت موسی)

8- خوب خودتونید دیگه (نام خودتان)

 
ارزیابی تست براساس تعداد جوابهای نادرست سطح هوش :

7 تا و بیشتر = دانش آموز دبستان

6 تا = دانش آموز دبیرستان

5 تا = دانشجو

2-3 = استاد دانشگاه

1 = مدیران ارشد
 

شما چطور جواب دادین ؟ 
 

ابتدا پرسش های این تست را بخوانید و موقعیت های داده شده را در ذهن خود به تصویر بکشید.. اولین تصویری را که به ذهنتان می آید، یادداشت کنید و سپس به مقایسه پاسخ های خود با توضیحات داده شده در انتهای سوالات بپردازید. ضمناً سعی کنید سوال ها را بیش از حد بررسی نکنید.
این آزمون، نوعی آزمون روانشناسی است و پاسخ های داده شده به پرسش ها، مستقیما با ارزشها و ایده هایی که شما در زندگی شخصی دارید، مرتبط هستند.

» برای مشاهده سؤالات به ادامه مطلب مراجعه کنید..


» حال قلم و کاغذ بردارید و جواب سوالات زیر را یادداشت کنید..

1_در جنگل ، در حال قدم زدن با شخصی هستید، شخص همراه شما کیست؟

2_باز هم در جنگل، قدم می زنید. حیوانی را می بینید. میتوانید بگویید چیست؟

3_چه تعامل یا ارتباطی بین شما و آن حیوان ایجاد می شود؟

4_به اعماق جنگل می روید.وارد محوطه ای بدون درخت می شوید و در مقابل خود، خانه رویایی و ایده آلی را که در ذهن داشتید می بینید آنرا توصیف کنید؟

5_آیا دور خانه شما نرده یا توری وجود دارد؟

6_وارد خانه می شوید. به اتاق ناهارخوری می روید و میز ناهار خوری را می بینید.توضیح دهید روی میز و دور و بر آن چه می بینید؟

7_ از در پشت خانه خارج می شوید. بر روی چمنها یک فنجان قرارگرفته است.جنس فنجان از چیست(سرامیک،شیشه،کاغذ،چینی و . . .)؟

8_با فنجان چه می کنید؟

9_در حاشیه و اطراف خانه قدم می زنید و خود را کنار آب می بینید، آبی که می بینید چه نوع است(دریا،اقیانوس،نهر،رودخانه،دریاچه و . . .)؟

10_چگونه از روی آب می گذرید؟

» اکنون پاسخ های خود را با بررسی های زیر مقایسه کنید :

1_همراهی که از او نام بردید، و با شما قدم می زند،مهم ترین فرد زندگی شماست.

2_اندازه حیوانی که در جنگل می بینید، بیانگر حجم مشکلات شخصی شماست.

3_ارتباطی که با حیوان برقرار میکنید و اعمالی که انجام می دهید نشان می دهند که به چه شیوه با مشکلات خود(مثبت یا منفی) برخورد خواهید کرد.

4_اندازه خانه رویایی شما، تعیین کننده مقدار انگیزه و هدف شما در حل مشکلات و مسائل است.

5_اگر هیچ نرده یا حصاری دور خانه رویایی خود در نظر نگرفته اید، نشان می دهید که شخصیت آزادی دارید و همیشه از مردم استقبال می کنید و به آنها خوشامد می گویید. به عکس، حضور نرده، نمایشگر شخصیت بسته و محدود شماست،شما ترجیح می دهید که افراد، سرزده به دیدن شما نیایند.

6_اگرپاسخ شما شامل خوراک، افراد و یا گلها نیست، از زندگی کاملا ناراحت هستید.

7_دوام و پایداری جنسیت فنجان انتخاب شده توسط شما،پایداری رابطه شما و شخص نامبرده در سوال اول را نشان می دهد.

8_نحوه کار شما با فنجان، نشانگر طرز تفکر شما نسبت به شخص سوال اول است.

9_اندازه و حجم آبی که می بینید، بیانگر عاطفه و احساسات شماست.

10_میزان خیس شدن شما،هنگامی که از آب عبور می کنید، اهمیت ارتباطات و روابط عاطفی شما را نشان می دهد.

» حالا نظرات خود را در مورد این تست از طریق نظرات بیان کنید .


ارگ راین

 Your image is loading...

 

ارگ راین کرمان نه کمترتازارگ بم

آرش کمانگیر

 Your image is loading...

 

 در زمان پادشاهی منوچهر پیشدادی، در جنگی با توران، سپاهیان ایران به محاصره افراسیاب درمی افتند. منوچهر پیشنهاد صلح می دهد که تورانیان می پذیرند. پس از گفت وگوهای بسیار قرار بر آن می شود که یک کماندار ایرانی بر فراز البرز کوه تیری بیندازد و تیر هر کجا فرود آمد مرز ایران و توران شود. آرش پهلوان ایرانی داوطلب این کار می شود. بر فراز دماوند می رود، تیر را می اندازد. تیر از بامداد تا شامگاه حرکت می کند و در کنار رود جیحون یا آمودریا بر درخت گردویی می نشیند و آنجا مرز ایران و توران می شود. پس از آن آرش که هستی اش را به پای تیر ریخته و جانش را در تیر دمیده، پیکرش پاره پاره شده و در خاک ایران پخش می شود. و سیاوش کسرایی در منظومه بلند خود به نام آرش کمانگیر، به زیبایی از جانفشانی آرش در راه میهن سخن گفته است که چند بیتی از آن را پایان بخش این مطلب می کنیم....
آری آری جان خود در تیر کرد آرش

کار صدها صد هزاران تیغه شمشیر کرد آرش

تیر آرش را سوارانی که می راندند بر جیحون 
به دیگر نیمروزی از پی آن روز نشسته بر تناور ساق گردویی فرودیدند 
و آنجا را از آن پس 
مرز ایرانشهر و توران بازنامیدند 
... 

عجایب هفتگانه

  

1- معبد آرتمیس در افوسوس (ترکیه ) 

معبد آرتمیس در افوسوس (ترکیه) یکی از زیباترین بناهای ایام گذشته بود . این بنا با داشتن 100 ستون مرمری زیبا که ارتفاع هر کدام از آنها به 15 متر می رسد یکی از عجایب هفتگانه به حساب می آید . این معبد فضایی را در بر می گرفت که تقریبا چندین برابر وسعت آکروپلیس در آتن بود . میتوان گفت که معبد آرتمیس صعود و سقوطهای بسیاری را در طی قرنها پشت سر گذاشت . این بنا در 600 سال قبل از میلاد ساخته و در550 سال پیش از میلاد در آتش سوخت . بعد از آن مجددا به صورت بسیار زیباتر و عظیمتری باز سازی شد . این بنا برای دومین بار دچار حریق شد البته این بار بطور عمدی توسط فردی بنام هروستراتوس که برای به یاد ماندن نامش به این کار دست زد، ولی این معبد دوباره به اندازه بزرگتر و بسیار بهتر از قبل ساخته شد . این معبد بسیار زیبا درونش با مجسمه های بی نظیر تزیین شده بود . این معبد پا بر جا بود تا زمانیکه بر اثر هجوم بربرها در 262 پس از میلاد برای همیشه از صفحه تاریخ محو شد و هرگز دوباره ساخته نشد . آنچه که از این معبد باقی ماند هم توسط زلزله ها کاملا از بین رفت.


2- مجسمه زئوس 

 

تقریباً سه هزار سال پیش، «المپیا»، مرکز مذهبی در جنوب غربی یونان بود. یونانیان باستان زئوس پادشاه خدایان را می پرستیدند و در زمانهای مشخص به افتخار او جشن هایی بر پا می کردند. در این جشن ها مسابقات ورزشی هم انجام می شد. از نظر ساکنان دنیای قدیم این بازیها خیلی مهم بودند، چندان که در زمان برگزاری مسابقات، جشن ها متوقف می شد تا شرکت کنندگان و تماشاگران به آسانی خود را به محل مسابقات برسانند. 

 

مجسمه زئوس خدای یونان در المپیا یکی از عظیم ترین مجسمه های جهان است . این اثر در 450 سال قبل از میلاد توسط مجسمه ساز معروفی بنام فیدیاس ساخته شد این هنرمند همان کسی بود که مجسمه خدای آتنا را هم برای معبد پارتنون در آتن ساخت . ارتفاع مجسمه زئوس در حدود 12 متر بود . بدن این مجسمه را از عاج فیل و ردا و موها و ریشش را از طلا ساخته بودند . این اثر ارتفاعش چنان بود که با سقف معبد زئوس برخورد می کرد . فیدیاس با این کار می خواست اقتدار و نیرومندی زئوس را نشان دهد . مجسمه زئوس در معبد زئوس که طول آن به 64 متر می رسید قرار داشت . 72 ستون خارجی این معبد که به سبک معماری قدیم یونان بودند این معبد را دارای معماری خیره کننده ای کرده بودند . سنگفرش آن نیز با مجسمه های بی نظیری تزیین گشته بود . مجسمه زئوس در حدود 850 سال در این معبد قرار داشت تا هنگامیکه بعضی از یونانیها آنرا به استانبول منتقل کردند . البته این زیاد طول نکشید چرا که محل جدید نیز در آتش سوخت و این مجسمه برای همیشه از بین رفت.


3- مقبره هالیکارناسوس در ترکیه  

 

 

مقبره هالیکارناسوس در 4 قرن قبل از میلاد نه تنها بسیار پرابهت و پر عظمت بود بلکه به صورت زیبایی با ستونها و مجسمه ها تزیین شده بود . سقف این مقبره با مجسمه هایی از اسبها تزیین شده بود اسبهایی که ارابه شاه ماسالوس و همسرش ملکه آرتمیسیا را می کشیدند . ارتفاع این مقبره مرمری به اندازه یک ساختمان 14 طبقه بود . از نقطه نظر استراتژیکی دامنه کوه درست مشرف به هالیکارناسوس و خلیج آن بود . ملکه آرتمیسیا فرمان ساخت این مقبره را در هالیکارناسوس برای همسرش در 353 سال قبل از میلاد صادر کرد . ملکه این بنا را برای قدر دانی از همسرش ساخت و به این منظور بهترین هنرمندان و مجسمه سازان آن زمان را گرد آورد . شاه ماسالوس تنها حکمران ایالتی معمولی در بین امپراطوری های عظیم ایرانی در 2300 سال پیش بود . ملکه آرتمیسیا دو سال پس از همسرش ، شاه ماسالوس که برادرش هم بود در گذشت . او در کنار شاه در مقبره هالیکارناسوس دفن شد . این بنا در حدود 17 قرن پا برجا بود و در 1400 سال بعد از میلاد بر اثر زلزله فرو ریخت.


4- فانوس الکساندریا  

 

فانوس الکساندریا یکی از بزرگترین شاهکارهای روزگار باستان می باشد . ارتفاع این بنا حداقل به اندازه یک ساختمان 40 طبقه امروزی بود و برای 16 قرن پا بر جا بود . بر خلاف 6 عجایب دیگر، فانوس الکساندریا استفاده های عملی بسیاری داشت . این بنا به کشتیهای دریا نوردی کمک می کرد که اسکله ها را براحتی پیدا کنند و با ایمنی کامل داخل آن شوند . چرا که تنگه های خطرناک دقیقا در خارج از بندرها قرار داشتند . ارتش نیز از این فانوس برای پیدا کردن کشتیهای دشمنان استفاده می کرد . این بنا ظاهرا ساختار جامدی داشته است و برای 1600 سال باقی بوده است اما با وجود این بر اثر طوفانهای دریایی زمستان و زلزله های بسیار از بین رفته است . فانوس الکساندریا دو نوع برج دیده بانی داشت که در نوک آن قرار داشتند . این فانوس سه عنصر ساختمانی داشت ، پایه مستطیل شکل ، قطعه میانی هشت وجهی ، و قسمت بالای آن که استوانه ای شکل است و برجهای دیده بانی در آنجا قرار دارند.تقریبا ارتفاع این سه قسمت به 110 تا 180 متر می رسید . بجز اهرام مصر فانوس الکساندریا بلندترین ساختمان جهان بود البته این تا زمانیکه برج ایفل در 1889 ساخته شد.


5- مجسمه عظیم الجسه رودس در یونان  

 

 

ارتفاع مجسمه عظیم الجسه رودس با پایه اش به اندازه یک ساختمان 15 طبقه امروزی است. این مجسمه یک شاهکار برجسته معماری می باشد که بر روی جزیره رودس در حدود 280 قبل از میلاد ساخته شده است. هیچ کس به درستی نمی داند که این مجسمه شبیه چه بوده و یا در کجا قرار داشته است. نظریه بسیار مورد توجه آن است که مجسمه رودس در روی ورودی لنگرگاهی بنا شده بوده و پاهای مجسمه در دو طرف قرار داشته است بطوریکه کشتیها از بین پاهای آن عبور می کرده اند. البته این فرضیه بسیار محتمل به نظر میرسد. این بنا مشکلات غیر قابل حل در 3 قرن پیش از میلاد را مطرح می کند. همچنین تجارت در این بندر در زمان احداث این مجسمه دارای رکود شده و این بندر از رونق اقتصادی افتاده است. این مجسمه یکی از عجایب هفتگانه به شمار می رود که برای مدت کوتاهی تقریبا 53 سال پا بر جا بوده است. 

 

 


6- باغهای معلق بابل در عراق 

 

در عراق باغهای معلق بابل یکی از بحث انگیزترین عجایب هفتگانه می باشد چرا که هنوز برخی از باستان شناسان در وجود داشتن آنها شک دارند. بعد از بدست آمدن اسناد اصلی و خرابه های بر جا مانده از آن زمان وجود داشتن آنها ثابت شد البته در مقیاسی کمتر از آنچه تصور می شود . در این میان سئوالی مطرح است که این باغهای معلق چرا ساخته شده اند؟ در پاسخ این سؤال می توان گفت که موثق ترین سند حاکی از آن است که شاه نبوچاد نزار دوم که دارای شهرت مذهبی می باشد این بنای عجیب را برای خوشحال کردن همسرش در 6 قرن قبل از میلاد ساخت چرا که همسرش از دیدن چشم انداز صحرا مانند بابیلون دچار دلتنگی برای محل زندگی اش شده بود. جایی که دارای کوهها و جنگلهای سرسبزی بود به همین خاطر به دستور شاه تپه مصنوعی سبز و خرمی ساخته شد که دارای درختان و گلها و گیاهان زیبایی بود . بعضی ها می گویند که یک ملکه آشوری قدرتمند باغهای معلق را برای تفریح و سرگرمی خودش ساخته است و افراد دیگری عقیده دارند که این باغها به دستور یک شاه آشوری ساخته شده است.

 


7- اهرام مصر (هرم خوفو)  

 

 

هرم خوفو بزرگترین هرم در بین اهرام مصر است ، این بنا که قدیمی ترین و بزرگترین بنا در بین عجایب هفتگانه می باشد تنها بنایی است که در حال حاضر وجود دارد . هرم خوفو در 2600 سال قبل از میلاد ساخته شده است . این هرم بلند ترین بنای ساخته شده دست بشر از 4400 سال پیش تا سال 1889 بود، زمانیکه برج ایفل با ارتفاع 300 متر ساخته شد . محدوده هرم خوفو به اندازه 6 قطعه زمین شهری عظیم می باشد . بیشتر سنگ های بکاررفته در این بنا به بزرگی سنگهای عظیمی هستند که بوسیله کامیون حمل مشوند . سطح خارجی زمختی که ما امروزه از این هرم می بینیم مقبره فرعونی بنام خوفو بوده که در آن زمان پوشیده شده از سنگهای آهک صیقلی و زیبایی بوده است. فرمانروایان بعدی این سنگهای با ارزش را متعاقبا برای ساختن بنای خودشان می دزدیدند . این عمل باعث شد که از ارتفاع هرم 5 درصد کم شود و به ارتفاع فعلی اش که 138 متر است برسد . هرم خوفو دارای سه اتاق دفن اجساد است . اتاق اول محل دفن شاه، اتاق دوم محل دفن ملکه و اتاق سوم که برای رد گم کردن دزدان هرم بوده است.

  

 

بشنو از نی

بشنو از نی چون حکایت می‌کند

از جدایـــــــــــیها شکایت می‌کند

کز نیستان تــــــــــا مرا ببریده‌اند

از نفیرم مرد و زن نـــــــالیده‌اند

سینه خواهم شرحه شرحه از فراق

تا بگویم شرح درد اشتــــــــــــیاق

هرکسی کو دورماند از اصل خویش

باز جوید روزگـــــار وصل خویش

من به هر جمعیــــــــــــتی نالان شدم

جفت بدحالان و خوش‌حـــــالان شدم

هرکسی از ظن خود شد یــــــــار من

از درون من نجست اســــــــرار من

تن ز جان و جان ز تن مستور نیست

لیک کس را دید جان دستـــور نیست

آتشست این بانگ نای و نـــــیست باد

هر که این آتش ندارد نیســـــــــت باد

آتش عشقست کاندر نی فتـــــــــــــــاد

جوشش عشـــــــــقست کاندر می فتاد

نی حریف هرکــــــــــه از یاری برید

پرده‌هـــــــااش پــرده‌های مــا دریـــد

همچو نــــی زهری و تریاقی کی دید

همچو نی دمــــساز و مشتاقی کی دید

نی حدیـــــــــــث راه پر خون می‌کند

قصه‌های عــــــــــشق مجنون می‌کند

محرم این هــــوش جز بیهوش نیست

مر زبان را مشتری جز گوش نیست

در غم مـــــــــــــــا روزها بیگاه شد

روزها با ســــــــــــوزها همراه شد

روزها گر رفت گـــو رو باک نیست

تو بمان ای آنک چون تو پاک نیست

هر که جز ماهی ز آبـــــش سیر شد

هرکه بی روزیست روزش دیـــر شد

در نیابد حال پخته هیچ خـــــــــــــام

پس سخن کوتاه باید والســــــــــلام

بند بگسل باش آزاد ای پســــــــــر

چند باشی بند سیم و بنــــــــــد زر

گر بریزی بحر را در کوزه‌ای 

چند گنجد قسمت یک روزه‌ ای  

 

رندان سلامت میکنند

 

رندان سلامت میکنند جان را غلامت میکنند

مستی ز جامت میکنند مستان سلامت میکنند

غوغای روحانی نگر، سیلاب طوفانی نگر

خورشید ربانی نگر ، مستان سلامت میکنند

رو آن ربابی را بگو مستان سلامت میکنند

آن مرد آبی را بگو مستان سلامت میکنند

و آن میر ساقی را بگو مستان سلامت میکنند

و آن عمر باقی را بگو مستان سلامت میکنند

و آن میر غوغا را بگو مستان سلامت میکنند

و آن شور و سودا را بگو مستان سلامت میکنند

ای مه ز رخسارت خل، مستان سلامت میکنند

وی راحت و آرام دل مستان سلامت میکنند

ای جان جان وای جان جان مستان سلامت میکنند

ای تو چنین و صد چنان مستان سلامت میکنند   

ای قوم به حج رفته کجایید کجایید؟  

 

ای قوم به حج رفته کجایید کجایید؟  

معشوق همین جاست بیاید بیاید

معشوق تو همسایه و دیوار به دیوار  

در بادیه سر گشته شما درچه هوایید؟

گر صورت بی صورت معشوق ببیند  

هم خواجه و هم خانه و هم کعبه شمایید

ده بار از آن راه بدان خانه برفتید  

یکبار از این خانه بر این بام بر آیید

آن خانه لطیف است نشانهش بگفتید  

از خواجه آن خانه نشانی بمنایید

یکدسته گُل کو، اگر آن باغ بدیدیت ؟  

یک گوهر جان کو، اگر از بحر خدایید؟

با این همه آن رنج شما گنج شما باد 

 افسوس که بر گنج شما پرده شمایید

******

اشکی در گذرگاه تاریخ

از همان روزی که دست حضرت قابیل

گشت آلوده به خون حضرت هابیل

از همان روزی که فرزندان (آدم)

زهر تلخ دشمنی در خونشان جوشید

آدمیت مرد!

گرچه آدم زنده بود

از همان روزی که یوسف را برادرها به چاه آنداختند

از همان روزی که با شلاق و خون دیوارچین را ساختند

آدمیت مرده بود

بعد،دنیا هی پر از آدم شد و این آسیاب

گشت و گشت

قرن ها از مرگ آدم هم گذشت

ای دریغ،آدمیت برنگشت!

قرن ما

روزگار مرگ انسانیت است

سینه ی دنیا ز خوبی ها تهی است

صحبت از آزادگی پاکی مروت ابلهی ست!

صحبت از عیسی و موسی و محمد نابجاست

قرن (موسی چومبه)هاست!

روزگار مرگ انسانیت است:

من،که از پزمردن یک شاخه گل

از نگاه ساکت یک کودک بیمار

از فغان یک قناری در قفس

از غم یک مرد در زنجیر-حتی قاتلی بر دار-

اشک در چشمان و بغضم در گلوست

وندرین ایام،زهرم در پیاله،اشک و خونم در سبوست

مرگ او را از کجا باور کنم

صحبت از پژمردن یک برگ نیست

وای!جنگل را بیابان می کنند

دست خون آلود را در پیش چشم خلق پنهان می کنند

هیچ حیوانی به حیوانی نمی دارد روا

آنچه این نامردمان با جان انسان می کنند

صحبت از پژمردن یک برگ نیست

فرض کن:یک شاخه گل هم در جهان هرگز نرست

فرض کن:جنگل بیابان بود از روز نخست

در کویری سوت و کور،

در میان مردمی با این مصیبت ها صبور

صحبت از مرگ محبت،مرگ عشق

گفتگو از مرگ انسانیت است!

فریدون مشیری  

کمی بخندید

منبع: ₪ پورتال عکس و موزیک ایرانیان₪

زندگی مال تو ؛ مرگ مال من
راحتی مال تو ؛ گرفتاری مال من
شادی مال تو ؛ غم مال من
همه چیز مال تو ؛ ولی تو مال من
--------------------------------------------------------------------------------
شیشه ی دل را شکستن احتیاجش سنگ نیست
این شقایق با نگاهی سرد پرپر می شود

اگر به تیپ خود اهمیت میدهید .
با ما تماس بگیرید.
صنف پالان دوزان کرج
 
--------------------------------------------------------------------------------

اگر عاشق شدی در شهر غربت
سوار خر بشو برگرد ولایت......
--------------------------------------------------------------------------------

متلک ماشین سواری به وانت نیسان:
سهمیه ی بنزینت رو بخورم جیگر
--------------------------------------------------------------------------------

هر کی دلت رو شکست صداش رو در نیار
یه روز دلش میشکنه و صداش در میاد.....
--------------------------------------------------------------------------------
----
پر بیننده ترین سایت در سال 86 :
مشترک گرامی دسترسی به این
سایت امکان پذیر نمی باشد----------------------------------------------------------------------------

عشق تنها میکروبیست که از راه
چشم وارد میشود!! 

از خدا میخوام هیچ مانعی جلوی پات قرار نده
.
.
.
.
چون خر مثل اسب نمیتونه از موانع بپره...

به تو گفتم:تو از خاکی منم از خاک ؛
چرا باید دور تو بگردم؟ ندا آمد: تو با پا آمدی
باید بگردی ، برو با دل بیا تا من بگردم

--------------------------------------------------------------------------------
همیشه بدترین لحظه های تو رو کسی
میسازه که یه روز بهترین لحظه های اونو
ساخته بودی.
 
--------------------------------------------------------------------------------
تو مراسم ختم یارو بلندگو میگه :
مرحوم وصیت کرده ، سیاه نپوشین .
یکی داد میزنه : مرحوم گه خورده ،
ما به احترامش می پوشیم
 
-------------------------------------------------------------------------------- 
قابل توجه آقایان ...
با در نظر گرفتن قیمت جدید سکه، هم اکنون
دیه از مهریه ارزانتر است.
حال تصمیم با شماست !!!
 
----------------------------سلام ؛ من پستچی هستم
با پست سفارشی واستون یه بوس فرستادن
اگه ممکنه لپ تون رو جلو بیارین تحویل بگیرین
  
--------------------------------------------------------------------------------
چشم مست تو عجب جلوه گه بیداد است
خم ابروی تو سر مشق کدام استاد است؟
خم ابروی تو را دیدم رفتم به سجود
صید را زنده گرفتن هنر صیاد است

غضنفر توی آتیش سوزی میمیره
پزشکان اعلام می کنن %10 سوختگی ، %90 کوفتگی !!!
میرن تحقیق می کنن می بینن دوستاش آتیشو با بیل خاموش کردن !!! 
 
می دونی چرا وقتی میخوای بری تو رویا چشمهات رو میبندی؟؟؟؟ وقتی میخوای گریه کنی چشمهات رو میبندی؟؟؟ وقتی میخوای خدارو صدا کنی چشمهات رو میبندی؟؟؟ وقتی میخوای کسی رو ببوسی چشمهات رو میبندی؟؟؟؟ چون قشنگ ترین لحظات این دنیا قابل دیدن نیستن   
 

------------------------------------------------------------------------------------
الهی شمع بشی، پروانه شم، دورت بگردم ... بعدش فوتت کنم، خاموش بشی، هرهر بخندم

نکـند موسـم سـفر باشد ...

نکـند موسـم سـفر باشد       ساربان خفته، بی خبر باشد

بـوی  بـاران  تـازه می آید      نکند  بوی چـشـم  تـر  باشد

سخنی از وفا شنیده نشد       نکند  گـوش خـلق کـر  باشد

نکند عشق در برابر عقل      دسـت ، از پـا دراز تر   باشد

نکند  در قلمـرو احـساس      کاسـه از آش  داغ تـر  باشد

نکند  پرده چون فـرو افـتد         داسـتان ، داسـتان زر  باشد

زیراین نیم کاسه های قشنگ      نکـند  کاسـه ی دگـر  باشد

دخـتر گلـفـروش مـا  نکـند        یـار  لات  سـر  گـذر   باشد

نکند  قـصه ی  گل و بلبل       هـمه پـایینـتر از کمر  باشد

نکند آنکه درسِ دین می داد      از خدا ، پاک بی خبر  باشد

این زمین روی شاخِ گاوی بود     نکند  روی گـوشِ خـر باشد

همچو دروازه بود یک گوشش      نکـند دیـگریـش ،  در باشـد

نکند خطبه های قطره ی آب     در دلِ سنـگ، بی اثـر باشد

نکـند  گـفـته هـای  آیـیـــنه      از دهـانــش بـزرگـتر  باشـد

ایستادن چو سرو در این باغ       نکـند پاسـخـش تـبر  باشـد 

نکـند نان  به نرخِ روز شـود      چامه کبریتِ بی خطر باشد 

نورِ « کیوان » در آسمانِ شب 

نکـند پـوچ  و  بـی ثـمر باشـد   

 

 

زمستان می رود اما ذغال اندوز دستانش سیاه است

مقنی هر چه ماهر عاقبت در عمق چاه است 

+++ 

تنور نان به نرخ روز خور ها داغ داغ است

دماغ کاسه لیسان طمع جو چاق چاق است 

 +++

در این آشفته بازار دروغ و کج نمایی چابلوسان

همه تایید کردند ماست هم گاهی سیاه است  

+++

در این بازار مکاره چنان مستند ز قدرت خدعه بازان

که گویی غافلند بالاترین مکارهستی خالق روز جزا است 

+++ 

خدا ترسان شجاعند و حقیقت گو به دور از هر ریایی

خداوند جلوه حق است و حق گو را پناهست 

+++ 

خدایا شجاعت را مگیر از من که گر تنها بمانم در همه عمر

به از صدها رفیق لال در روز صدا است