آخر بوگوزلیک او جفا پیشه ده قالماز تند اولسا آخار قانی مین شیشه ده قالماز
هزاران سال باحیرت نشستم به او پیوستم و از خود گذشتم
ولیکن سرنوشتم این سه حرف است تراشیدم پرستیدم شکستم
در وصل هم ز عشق تو ای گل در اتشمعاشق نمیشوی که ببینی چه میکشمبا عقل اب عشق به یک جو نمیرودبیچاره من که ساخته ازاب و آتشم استاد محمدحسین شهریار
دخترم امیدوارم بااین دل مهربانی که داری به هرچه که میخواهی برسی وهمیشه بسویخدا گام بردار که سوی او شاهراه حقیقت و ترقی و پیروزیستپشت دوتای فلک راست شد از خرمی تاچوتو فرزند زاد مادر ایام راهرکس سنه اولدوز دیسه اوزم سنه آی دیمیشمسنن گون تک باتماغوی آی باتانا تای دیمیشم
در وصل هم ز عشق تو ای گل در اتشم
عاشق نمیشوی که ببینی چه میکشم
با عقل اب عشق به یک جو نمیرود
بیچاره من که ساخته ازاب و آتشم
استاد محمدحسین
شهریار
دخترم امیدوارم بااین دل مهربانی که داری به هرچه که میخواهی برسی وهمیشه بسوی
خدا گام بردار که سوی او شاهراه حقیقت و ترقی و پیروزیست
پشت دوتای فلک راست شد از خرمی تاچوتو فرزند زاد مادر ایام را
هرکس سنه اولدوز دیسه اوزم سنه آی دیمیشم
سنن گون تک باتماغوی آی باتانا تای دیمیشم